جابجایی چالش نظام آموزشی از بی سوادی به بی مهارتی |
کد مقاله : 1025-HMT-FULL |
نویسندگان |
حسین فراست * استادیار - گروه علوم پایه - دانشگاه فرهنگیان - تهران - ایران |
چکیده مقاله |
نظام آموزشی ما متشکل از خانواده، مدرسه و دانشگاه است. در نظام آموزشی، محتوای آموزشی به دو روش به افراد جامعه منتقل میشود: اجتماعی و کلاسیک. خانوادهها فرزندان خود را وارد رشتههای مهارتی نمیکنند، آموزش و پرورش الگوهای کارآمدی را معرفی نمیکند و دانشگاهها نیز فارغ از نیازهای محیط کسب وکار اقدام به آموزش نیروها میکنند. ایران به دلیل روحیه استقلالطلبی و روحیات ارزشی در محیط بینالمللی مشکلاتی دارد؛ به همین جهت ما نیازمند برنامه اقتصادی متکی به خود باشد یا اقتصاد مقاومتی هستیم. در این مسیر دانشآموختگان ما می توانند نقشآفرین باشند. امروز ما در نظام آموزشی دانش آموختگانی را تربیت می کنیم که با حداقل دوازده سال تحصیل هیچ گونه مهارتی برای کسب درآمد ندارند و این در حالی است که از چالش بی سوادی به چالش بی مهارتی رسیده ایم. به همین دلیل مهارت آموزی در نظام آموزشی ضروری، اما کم رونق است. در این مقاله راهکارهایی برای حل این مشکل ارائه شده است: 1- احیاء طرح کاد: آموزش یک حرفه جنبی در کنار رشته اصلی در طول تحصیل. 2- همکاری وزارت های آموزشی با سازمان فنی و حرفه ای کشور با هدف مکلف کردن دانش آموختگان به ارائه یکی از مدارک مهارت بر حسب علاقه شخصی. 3- همکاری وزارت های آموزشی با جهاد دانشگاهی با هدف توانمندسازی و کارآفرینی دانشآموختگان در کوتاهمدت. 4- برگزاری نمایشگاه جوانه ها با هدف توانمند سازی دانش آموختگان، همراه با حمایت های فکری و ایجاد بسترهای سرمایه گذاری. |
کلیدواژه ها |
چالش نظام آموزشی - بی مهارتی - کسب و کار - طرح کاد - سازمان فنی و حرفه ای |
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |